ما هم هستیم اما یک جور دیگر

به گزارش مجله بوشهری ها، در طول این چندسال بارها به این فکر نموده ام که چه می گردد که در فاصله ده سال، این قدر ابعاد و طرز گذراندن دوران نوجوانی آدم ها فرق دارد. از همان اوایل نوجوانی خودم منتظر بودم که تغییر خاصی در من رخ بدهد. آخر ما که بچه بودیم نوجوان های اطرافمان حسابی خاص بودند.

ما هم هستیم اما یک جور دیگر

انتظار داشتم از هاگوارتز* نامه دریافت کنم یا توی سرم اتفاقات خاصی بیفتد که بتوانم در 13 سالگی دکترای اخترفیزیکم را بگیرم. وقتی بعد از چند ماه هیچ کدام از انتظاراتم رنگ واقعیت به خود نگرفت، گفتم الکی هم نیست. باید کاری انجام بدهم. چیزی که از کودکی به یاد داشتم این بود که نوجوان ها با کوله پشتی شناسایی می شوند و آل استار از پایشان نمی افتد و صبح های زمستان کلاسوربه دست راهی مدرسه اند. تابستان ها هیچ کلاس تابستانی ای نبود که به تسخیر بچه های 14 سال به بالا در نیامده باشد. کتاب های گروه د کانون پرورش فکری را فقط به آن ها می دادند. برخی هایشان که خیلی شاخ بودند، هدفون هم داشتند...

از اول آغاز کردم به انجام دادن تک تک کارهای این لیست نانوشته نوجوانی. کوله پشتی و کلاسور و آل استار... هدفون گیر نیاوردم، به جایش از همان موسیقی های آن روزی دانلود کردم و روز و شب با آن ها وقت می گذراندم. خیلی از کتاب های گروه سنی د را خواندم... تا همین چند روز پیش هم ادامه دادم، اما لقب خز را از دوستانم دریافت کردم، بدون هیچ نشانه ای از حس خاص یا متفاوت شدن.

باید بپذیرم نوجوانی ام تا چند ماه دیگر رسماً به انتها می رسد. شاید خیلی خاص و ویژه نبود، اما تجربه نوجوانی خیلی هم بد نبود! شبیه آن چیزی که فکر می کردم نشد، اما برایم شیرین ترین لحظه ها را به وجود آورد. توانستم به روش خودم نوجوانی کنم و جهان را مستقل از نظریه های کلی، فقط و فقط از دید ناقص خودم ببینم.

*مدرسه جادوگری در کتاب های هری پاتر

وجیهه جوادی، 17ساله از نجف آباد

عکس: نیلوفر کریمی، 17ساله از کوثر

منبع: همشهری آنلاین
انتشار: 8 مهر 1398 بروزرسانی: 6 مهر 1399 گردآورنده: bushehrherfa.ir شناسه مطلب: 217

به "ما هم هستیم اما یک جور دیگر" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "ما هم هستیم اما یک جور دیگر"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید