راز چهل و یک جمجمه پیدا شده در غار کان گوهر
به گزارش مجله بوشهری ها، سال 1389، تعداد 47 جمجمه و اسکلت در درون این غار کشف می گردد که تعداد چهل و یک جمجمه متعلق به انوان و بچه ها بوده است
خبرنگاران: مهدی زارعی : یکی غار بودی به کردار چاه / زعمقش مگو از زمین تا به ماهاین بیت اغراق گونه شاهنامه رنگ سزاوار کان گوهر است ؛ غاری در منطقه بوانات استان فارس.
بوانات که اسمی است ترکیب یافته از بوان به معنی بهشت و پسوند ات به معنی بهشت گونه، شهری است در شمال شرقی استان فارس که اگر بهشتش بخوانند و فردوسش بدانند ره به بیراه نرفته و سخن به گزاف نگفته اند؛ از این رو که این شهر آبادان، با آب و هوایی خوش در همسایگی دو کویر سوزان جای دارد از یک سو دستش در دستان کویر تفتیده کرمان است و از دیگر سو به صحرای خشک و ریز گردهای مهریز یزد نظر دارد. وقتی مسافری از این دو بیابان بی آب پر آفتاب جان فرسود به سلامت می گذرد و به این خطه پا می گذارد، نسیمی سرد از بن کاکل های خوشبوی باغ های سر به گردون سای گردو و راغ های زیتون خوش نقش و نگار که بر گذر آفتاب سایه انداخته اند می وزد که جسم را می نوازد و جان را می سازد از این رو به این آبادی بوان یعنی بهشت گفته اند و منطقه را بوانات خوانده اند یعنی سرزمین بهشتیان.
یکی از جاذبه های طبیعی و کم نظیر این سرزمین غار کان گوهر است، این غار به علت داشتن کانی های قوی و با ارزش معدنی همانند آهن و منگنز به نام کان گوهر یعنی معدن سنگ های قیمتی نام گذاری شده است.
این غار سال هاست در حاشیه جاده بوانات به سیرجان یک کیلومتر بعد از روستای منج در سایه سار کوه سفید(توتک) درون تنگه معروف به بند نو آرمیده است و قرن هاست دهان مثلثی شکل خود را به سوی بند نو گگردده و با زبانی بی آهنگ مردم را به سوی خود می خواند تا از پردازش موزه های طبیعت ساز درون تالار و دهلیزهای تو در توی خود رو نمایی کند.
پس از گذراندن شبی آرام در بوستان دلستان خاندان بزرگ و مهمان دوست برزگر و برخورداری از سفره کریمانه آنان، پا در حریم پر حرمت غار می گذاریم ، از دهانه مثلثی شکل آن که به ابعاد بیست در سی متر است می گذریم. دهلیز ورودی با زبان بی زبانی اما رسا می فهماند که مباد پیمایش را بی دانش در سر بپرورانی.
از دالانی تنگ و باریک به زحمت وارد تالاری دایره شکل به شعاع تقریبی سی متر می شویم. ارتفاع سقف بیش از بیست متر تخمین زده می گردد.
برای گذر از این گذرگاه باید از شیبی در حدود پنجاه درجه که نمناک است و لغزان عبور کنیم بنابراین طناب را به کار می گیریم تا مبادا شب تاریک و شیب باریک خیالی دیگر در سر بپرورانند.
این خوان نیز که پیموده گردد وارد تالار بیضی شکل دیگری می شویم در این تالار است که دستان هنرمند طبیعت ساز، آن را چون کارگاه نقاشان رنگین و تزیین نموده است و به هر سو که سوی چراغ افتد نقشی و طرحی از غار سنگ های گل کلمی می بینی و انگشت حیرت به دندان می گزی.
برای عبور از این تالار تاریک و ادامه پیمایش باید از دهلیزی دوازده متری گذر کرد چون به خط پایانی دهلیز برسی چاهی پیش پایت دهان باز می نماید که اگر فضای غار ساکت باشد، سرود نمناک برخورد قطرات آب به ته چاه را خواهی شنید ؛ قطرات سرگردانی که از سقف چکیده و بر دیواره غار باریده و چون دستشان از سنگ های دیواره کوتاه می گردد، خود را در آغوش آب های ته چاه رها می نمایند حاصل این تقارن متجانس آهنگی است که هم امیدآفرین است و هم دلهره آور.
برای رسیدن به ته چاه باید دوباره از تاب طناب یاری خواست زیرا بخشی از بدنه چاه باریک میان است که باید به سختی از آن گذشت و قسمتی دیگر چنان گشاد که در هوا معلق می شوی.
ترجیح می دهیم همین جا کار پیمایش رها گردد و ادامه کاوش به فرصتی دیگر واگذار گردد.
یکی از ویژگی های منحصر به فرد این غار آن است که در عهد باستان محل استخراج سنگ و کانی های معدنی بوده است، نکته دیگر آن که در سال هزار و سیصد و هشتاد و نه، تعداد چهل و هفت جمجمه و اسکلت در درون این غار کشف می گردد که با آنالیز های صورت گرفته دریافته اند تعداد چهل و یک جمجمه متعلق به بانوان و بچه ها بوده است و شش تای دیگر مربوط به مردان.
بر روی تمام اسکلت ها آثار سوختگی نمایان است. گویا پس از حمله مغولان غول سیرت به ایران، یکی از امیر زادگان ایران ستیز مغول به این نواحی حمله می نماید، گروهی برای حفظ جان، در این غار پناه می گیرند، به دستور آن جبار دیو چهر آتش در درون غار می افروزند به همین علت آنان به شیوه ای غیر انسانی و هولناک جان می دهند، گروهی برآنند که احتمالا تعداد کشته شدگان بیشتر است اما به علت ویرانی بخش هایی از غار در اثر عوامل گوناگون ممکن است برای همواره زیر آوار پنهان شده باشند.
غار کان گوهر در سال هزار و سیصد و هشتاد و هفت به شماره ثبت 23146 در لیست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
منبع: توریسم آنلاین